زندگی نامه امام زمان

حجت حق

جمعه های تکراری

مادر گرامي او
مادرش، بانوي بزرگ، نيک بخت و پرشکوه و گرانقدري بنام «نرجس» است و او را «صيقل»، «ريحانه» «سوسن» نيز ناميده اند.
لازم به يادآوري است که تعدد نام و اختلاف در اسم، نه تعدد شخصيت را مي طلبد و نه اختلاف در مورد صاحب آن را.
دخت گرانقدر پيامبر فاطمه عليهاالسلام نيز بخاطر مناسبتها و دلايل متعدد، نامهاي گوناگوني داشت که برخي از آنها را در کتاب «فاطمه از ولادت تا شهادت» آورده ايم.
و در اين کتاب نيز برخي از نامهاي مادر گرامي حضرت مهدي عليه السلام «نرجس» را نيز خواهيم آورد.

 

 

 

نامهاي حضرت مهدي

حضرت مهدي عليه السلام نامهاي متعددي دارد که به مناسبتهاي مختلف، بدان نامها خوانده شده است و از اين شئون شخصيتهاي بزرگ است که بخاطر صفات و ويژگيها و ابعاد گوناگون شخصيتشان، نامشان نيز متعدد مي گردد.


براي نمونه: در قرآن شريف و انجيل براي پيامبر گرامي صلي الله عليه و اله و سلم نامهاي متعددي است، نامهايي چون: «محمد»، «احمد»، «طه»، «يس»، «بشير»، «نذير» و در انجيل نيز «فارقليطا» و «برکلوطوس» به زبان سرياني و يوناني.


و نيز قهرمان جاودانه اسلام، امير مؤمنان عليه السلام نيز نامهاي متعددي دارد از آن جمله:«علي»، «حيدر»، «مرتضي» و «ايليا» به زبان سرياني و نامهايي ديگر.


و بانوي بانوان فاطمه عليهاالسلام نيز نامهاي متعددي دارد از آن جمله: «فاطمه»، «بتول»، «مبارکه»، «محدثه»، «طاهره»، «صديقه» و...


در مورد حضرت مهدي عليه السلام و نام بلند آوازه اش، روايات بسياري از پيامبر گرامي و امامان نور عليه السلام آمده است که در آنها از آن اصلاحگر بزرگ عصرها و نسلها به «مهدي»، «حجت»، «قائم»، «منتظر»، «خلف صالح»، «صاحب الامر»، «سيد»، «الامام الثاني عشر» و... تعبير شده است و بارها تصريح شده است که نام آن حضرت نام پيامبر است و کنيه اش «ابوالقاسم».


که ما با ترسيم برخي از روايات به برخي از نامهاي مقدس آن حضرت اشاره مي کنيم:



 

مهدي

1- از «ابي سعيد خدري» و او نيز از پيامبر گرامي صلي الله عليه و اله و سلم آورده است که فرمود:


«نام مهدي نام من است.»


«اسم المهدي، اسمي.»




2- امير مؤمنان عليه السلام فرمود: نام مهدي «محمد» است.


«اسم المهدي، محمد.»

[1]

.


و آن گرامي مهدي ناميده شد، چرا که خداوند او را به امور نهاني که هيچ کس از آنها آگاهي ندارد، هدايت و ارشاد مي نمايد، روايت اين است:


امام باقرعليه السلام فرمود:


«اذا قام مهدينا اهل البت، قسم بالسويه وعدل في الرعية، من أطاعه فقد اطاع الله و من عصاه فقد عصي الله و انما سمي المهدي لانه يهدي الي امر خفي.»

[2]

.


يعني هنگامي که مهدي ما خاندان پيامبر، بپا خيزد ثروتها را بطور برابر تقسيم مي کند و در جامعه به عدالت و دادگري رفتار مي کند. هر کس او را فرمان برد خداي را فرمان برده و هر کس او را نافرماني کند، خداي را نافرماني کرده است و او مهدي ناميده شده چرا که به امور و شئون نهاني هدايت مي گردد.

[3]

.



[1] البرهان في علامات مهدي آخر الزمان، متقي هندي، باب 3، روايت 8 و 9.
[2] عقد الدرر، باب 3 ص، 40.
[3] عقد الدرر، باب 3، ص 40.

 

قائم

آن حضرت «قائم» ناميده شده است چرا که به بزرگترين قيام اصلاحگرانه ي تاريخ بشر، دست مي زند. او براي حق خالص که ذره اي باطل در آن راه نمي يابد، قيام مي کند وبه حق و عدالت بپا مي خيزد. و اين چيزي است که قيام شکوهمند او را از ديگر قيامها ممتاز مي سازد، چرا که تاريخ بشر، قيامها و نهضتهايي را براي برخي شخصيتها ثبت کرده است اما قيام و نهضت و انقلاب آنان در هدفها و وسايل، براساس حق و راه مستقيم نبوده است، اما امام مهدي عليه السلام بر اساس حق خالص و عدالت راستين و ناب بپا مي خيزد و بس.


اين روايت را بنگريد:




«ابو حمزه ثمالي» مي گويد:


سألت الباقر عليه السلام: «يابن رسول الله! ألستم کلکم قائمين بالحق؟»


قال:«بلي!»


قلت:«فلم سمي القائم قائما؟»


قال: «لما قتل جدي الحسين عليه السلام ضجت الملائکة الي الله عزوجل بالبکاء و النحيب... ثم کشف الله عزوجل عن الائمة من ولد الحسين عليه السلام للملائکة، فسرت الملائکة بذلک، فاذا أحدهم قائم يصلي، فقال عزوجل: بذلک القائم أنتقم منهم.»

[1]

.


از امام باقر عليه السلام پرسيدم: اي پسر پيامبر! آيا همه شما قيام کننده به حق نيستيد؟.


فرمود: چرا!


گفتم:پس چرا آن حضرت، قائم ناميده شد؟


فرمود: هنگامي که نياي گرانقدرم حسين عليه السلام به شهادت رسيد فرشتگان به بارگاه خدا ناله و شيون کردند... خداوند امامان نهگانه، از نسل پاک حسين عليه السلام را، به آنها نماياند وبا ديدن آنها ملائکه شاد گرديدند و ديدند که يکي از آنها به نماز ايستاده است و خدا با نشان دادن او به فرشتگاتن فرمود: من بوسيله اين «قائم» از قاتلان حسين عليه السلام انتقام خواهم گرفت.»


و امام صادق عليه السلام نيز فرمود:


««سمي «القائم» لقيامه الحق»

[2]

.


يعني: حضرت مهدي عليه السلام «قائم» ناميده شد چرا که قيام شکوهمند او، به حق و عدالت است و هدفها و شيوه ها و وسايل او در راه رسيدن به هدف نيز همه و همه براساس حق است.





[1]

بحارالانوار، ج 51، ص 28.


[2]

بحارالانوار، ج 51، ص 30.


 

 

 

 

منتظر

آن حضرت با اين نام خوانده شده است، چرا که مردم همواره ظهور و قيام او را انتظار مي برند تا با قيام خويش اين سياره خاکي را از ظلم و بيداد پاک سازد.


از امام جواد عليه السلام پرسيدند:


«يابن رسول الله! و لم سمي: القائم؟»


قال: «لانه يقوم بعد موت ذکره و ارتداد أکثر القائلين بامامته.»


فقيل له: «و لم سمي:المنتظر؟»


قال: «لان له غيبة تکثر ايامها و يطول أمدها، فينتظر خروجه المخلصون و ينکره المرتابون...»

[1]

.


يعني: پرسيدند: «چرا حضرت مهدي عليه السلام را «قائم» ناميدند؟»


فرمود:«چون پس از آنکه ياد و نام مقدسش در ميان مردم فراموش شد و بيشتر معتقدان به امامت او به آفت ارتجاع و ارتداد گرفتار آمدند، بپا مي خيزد.


پرسيدند: «چرا منتظر ناميده شده است؟»


فرمود: «بدان دليل که او غيبت بسيار طولاني خواهد داشت. غيبتي که دوران آن سخت و طولاني است و مخلصان، انتظار قيام و ظهورش را مي کشند و ترديد کنندگان و بدخواهان، وجود گرانمايه و ظهور او را براي اصلاح جهان، انکار مي نمايند.



[1] بحارالانوار، ج 51، ص 30.

 

 

صاحب الامر

آن گرامي «صاحب الامر» نيز ناميده شده است، چرا که او پيشواي بر حقي است که خداوند اطاعت او را بر همه بندگان واجب ساخته است؛ از جمله در قرآن مي فرمايد:


هان اي ايمان آورندگان! خدا و پيامبر وصاحبان امر را اطاعت کنيد.




«يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم.»

[1]

.


روايات معتبر و صحيح صراحت دارند که «اولي الامر» در آيه شريفه، امامان نور و از خاندان پيامبرند که نخستين آنها علي عليه السلام و آخرينشان حضرت مهدي عليه السلام است.



[1] سوره نساء آيه 59.

 

 

پر افتخارترين پيوند

شب فرا رسيد و آن روز دهشتناک سپري شد. من همان شب در خواب ديدم که حضرت مسيح عليه السلام به همراه وصي خود «شمعون» و گروهي از حواريون وارد کاخ جدم قيصر روم شدند و منبري پرفراز و شکوهمند در همان نقطه اي که جدم تخت خود را قرار داده بود برپا ساختند. درست همين لحظات بود که حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم با گروهي از جوانان و فرزندان خويش وارد شدند. مسيح عليه السلام به استقبال آن حضرت شتافت. و او را در آغوش کشيد.


پيامبر اسلام به او فرمود: «من آمده ام تا مليکه، دختر شمعون را براي پسرم خواستگاري کنم.» و در همانحال ديدم که آن حضرت با دست خويش به امام حسن عسکري، اشاره فرمود.


مسيح نگاهي به شمعون کرد و گفت: «افتخار بزرگي به سويت آمده است، با خاندان پيامبر پيوند کن و دخترت را به فرزند او بده.»


و شمعون هم گفت: «پذيرفتم.»


پيامبر اسلام بر فراز منبر رفت و مرا به ازدواج پسر خود در آورد و بر اين ازدواج مسيح عليه السلام و حواريون و فرزندان محمد صلي الله عليه و اله و سلم گواه بودند.


چه کنم؟


از خواب خوش آن شب جاودانه بيدار شدم اما ترسيدم خواب خمود را بر پدر و جدم بازگويم.


از آن پس قلبم از محبت عسکري عليه السلام مالامال شد به گونه اي که از آب و




غذا دست شستم و به همين جهت بسيار ضعيف و ناتوان شدم و به بيماري سختي دچار گشتم.


جدم، بهترين پزشکان کشور را يکي پس از ديگري براي نجات من فراخواند، اما بيهوده بود و آنان کاري از پيش نبردند و هنگامي که جدم از نجات من نوميد شد به من گفت: «نور ديده ام! دخترم! براي نجات و شفاي بيماريت چه کنم؟ آيا چيزي به نظرت نمي رسد؟»


من گفتم: «نه! من درهاي نجات را به سوي خود مسدود مي نگرم، شما اگر ممکن است دستور دهيد اسيران مسلمان را از زندانها و شکنجه گاه ها آزاد و کند و زنجير از دست و پاي آنان بردارند و بر آنان مهر ورزند و آزادشان سازند، اميد که در برابر اين مهر به اسيران و غريبان، حضرت مسيح عليه السلام و مادرش «مريم» مرا شفا بخشند.»


جدم به خواسته من جامه عمل پوشاند و براي شفاي من، همه اسيران مسلمان را آزاد ساخت ومن نيز خويشتن را اندکي سالم و بانشاط نشان دادم و کمي غذا خوردم و جدم شادمان گرديد و بر محبت اسيران و احترام به آنان تأکيد کرد.


آن رؤياي پرشکوه:


چهار شب از آن رؤياي شکوهبار گذشته بود که خواب ديگري ديدم.


گويي دخت گرانمايه پيامبر، سالار بانوان گيتي به همراه مريم و هزار نفر از دوشيزگان بهشتي، به ديدار من آمدند.


مريم پاک، رو به من کرد و گفت: «اين، سالار بانوان جهان، فاطمه عليه السلام دخت گرانمايه پيامبر و مادر همسر آينده تو است.»


من دامان آن بانوي بزرگ را سخت گرفتم و گريه کنان از اينکه حضرت عسکري از ديدار من سرباز مي زند و به خوابم نمي آيد به مادرش شکايت بردم.


فاطمه عليه السلام فرمود: «مليکه! پسرم به ديدار تو نخواهد آمد چرا که تو مشرک هستي اين خواهرم «مريم» است که از دين شما بيزاري مي جويد، اگر براستي دوست داري




خشنودي خدا و مسيح عليه السلام ومريم را بدست آوري و به ديدار حسن من، مفتخر گردي بگو: «اشهد ان لا اله الا الله و أن أبي محمد رسول الله.»



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391ساعت 17:36 توسط رضابــابــــایی| |
طبقه بندی: زندگی نامه امام زمان  
برچسب ها: کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin